آیت الله زند قزوینی استاد درس خارج فقه و اصول حوزه ی علمیه ی قم در درس خارجشان درباره ی شهادت حاج قاسم سلیمانی بیاناتی را فرمودند که قابل تامل است:
ایشان ضمن اینکه در درس خارج فقه خود این مصیبت بزرگ را به همه ی شاگردان و عموم مردم و خانواده ی شهید سلیمانی تسلیت گفتند فرمودند : چند نکته درباره ی سردار سلیمانی قابل دقت است.
اولا: فقدان چنین شخصیتی نه تنها برای مملکت ما مصیبت بود بلکه برای منطقه و کشورهای مختلف خصوصا ممالک اسلامی و خاصه ممالک شیعه نشین صدمه و فاجعه ای جبران ناپذیر بود.
ثانیا: به حق میتوان گفت که لقب شهید سلیمانی : ( مدافع الولایه ) بود. چرا که ایشان سالها زحمت کشید و در مقابل درندگان از صهیون و وهابیت و سلفیت جهاد کرد و حرم های اهل بیت و نیز نوامیس شیعه را در سختترین شرایط با جان و دل نگهبانی کرد.
ثالثا: انصافا شهادت ایشان سبب شد تا چهره ی غم و حزن شهر و مملکت و منطقه را بگیرد. و این نوع از غم ، صرفا مصیبت فقدان یک سردار معمولی نبود.
رابعا: این محبوبیت بسیار عجیب ایشان نشانه ی این بود که این شخص یک سرباز یا رزم آور و یا قهرمان جنگ نبود بلکه او (عارفی) بود که مصیبتش این چنین در قلب ها تاثیر کرد. آری سلیمانی عارفی بود که در دو بعد عرفان نظری و عملی راه رفته بود. و البته عرفان عملی او عمیق تر از عرفان نظری اش بود.
خامسا: سلیمانی عزیز اهل دنیا و تبلیغات نبود. و وابسته به یک حزب و گروه هم نبود. او شخصیتی بود که صرفا منافع دین و مملکت برایش مهم بود. کسی یاد ندارد که او یک بار ادعایی یا تبلیغاتی برای خودش کرده باشد. در عوض خدا به او توفیقی داد که سابقه ندارد. پیکرش را در حرمهای اهل بیت از سامرا و کاظمین گرفته تا نجف و کربلا و مشهد و قم و حتی جمکران تشییع با شکوه کردند. این سزاوار چنین شخصیتی بود که پشت پا به دنیا زده بود.
سادسا: این نوع شهادت مظلومانه که ناجوانمردانه و در تاریکی شب رخ داد و ایشان را در غربت شهید کردند چیزی بود که برای چنین قهرمان مومن عارفی جز این نوع مرگ سزاوار نبود. و چه بد میشد که او در رختخوابش میمرد. هنیئا له ...
سابعا: شهادت ایشان تحولی ایجاد کرد که ما بدانیم اینکه در روایات آمده که کار ظهور امام زمان در یک شب مهیا میشود یعنی چه؟! فقط کافیست که جو حاکم بر عراق و ایران را قبل و بعد از شهادت شهید سلیمانی بررسی کنیم تا ببینیم که چگونه او مردم و شیعیان را متحد و یکپارچه کرد و تفرقه ها را به اتحاد مبدل نمود. کاری که شاید با هزینه های زیاد و فعالیت های فراوان هم خیلی ممکن نبود او با خونش انجام داد.
ثامنا: این شهادت او و علقه ی عجیب مردم به ایشان و گریه های پی در پی مرد و زن و کودک و جوان و پیر بر او نشانه و علامتی بزرگ برای صاحبان قدرت بود تا بدانند که روش و منش آنها چگونه باید باشد تا مردم به آنها علاقه مند شوند نه اینکه مردم از آنان فاصله بگیرند و نفرت پیدا کنند.
تاسعا: همه میدانیم که او بسیار دلداده ی حضرت زهرا بود. و جلسه و هیئت با شکوهی را در ایام فاطمیه در تهران بر پا میکرد که زبانزد همه بود. و قطعا با شهادتش و تشییع با شکوهش در مقدمه ی فاطمیه اجرش را از مادر امام زمان گرفت.
به هر حال شهید سلیمانی هم بودنش و هم فقدانش برای شیعه و مردم منفعت ها داشت. خداوند او را در اعلا علیین مستقر بفرماید. و برای شیعه این مشیبت را جبران کند.
والسلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا