عبادت ناب مولا علی
img
درباره سايت
مشاهده مطالب سايت

درباره سايت

img img img
سخن روز
بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست.
‐ حضرت علی علیه‌السلام
خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان.
‐ دکتر علی شریعتی
آدمی ساخته‌ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می‌اندیشیده است.
‐ مترلینگ

پيوندها، روزانه ها و ...

امکانات سايت

مطالب سايت

img img
ساعت
0

در ایام ضربت خوردن سید مظلومان و امیر مومنان به جاست اشاره ای به بعدی از ابعاد فضایل علوی نماییم و آن هم عبادت بی مانند آن حضرت در مقابل حضرت دوست می باشد.

 

عبادت و بندگی مولا امیر مؤمنان علی(ع) شهره جهان است، و مرکز ثقل مقامات و منزلت‏های علی(ع) در کنار علم خدادادی همان عبادت‏ها و نمازها و ناله‏ ها و نیازهای شبانه ی اوست، این مسئله تا آنجا اهمیت دارد که خداوند به ملائکه ی خود مباهات و فخرفروشی به سبب عبادت‏های امیرمؤمنان می‏کند.

 

پیامبر اکرم(ص) می‏فرماید: صبحگاهی جبرئیل با شادی و حالت بشارت بر من وارد شد. گفتم حبیب من چه شده تو را خوشحال و بشارت رسان می‏بینم؟ پس گفت: ای محمد!(ص) چگونه خوشحال نباشم و حال آن که چشمم بخاطر اکرامی که خداوند نسبت به برادرت و جانشینت و امام امتت علی بن ابی طالب روا داشته، روشن شده است.

 پیامبر اکرم(ص) فرمود: چگونه خداوند برادرم و امام امتم را گرامی داشته است؟

 

«قال: باهی بعبادته البارحة ملائکته و حملة عرشه و قال: ملائکتی انظروا الی حجّتی فی ارضی علی عبادی بعد نبیّی، فقد عفر خدّه فی التّراب تواضعاً لعظمتی، اشهدکم انّه امام خلقی و مولی بریّتی؛(1).

گفت: خداوند با عبادت دیشب علی بر ملائکه و حاملان عرش مباهات نموده است. و فرموده است: ملائکه ی من نگاه کنید به حجّتم بر بندگانم در زمین بعد از پیغمبرم، براستی صورت و گونه‏ هایش را به خاطر تواضع در مقابل عظمت من بر خاک نهاده است ، شما را شاهد می‏گیرم که او (علی) پیشوای مخلوقاتم، و سرپرست مردمان من می‏باشد.»

 

در منابع شیعه آن قدر از عبادت امیرمؤمنان(ع) سخن به میان آمده که نیاز به یک کتاب مستقل دارد، خالی از لطف نیست که به یک روایت اشاره کنیم:

 

ضراربن ضمره در حضور معاویه درباره علی(ع) چنین گفت: «پس خدا را شاهد می‏گیرم که او را در بعضی از جایگاه هایش دیدم. در وقتی که شب پرده‏ های تاریکی ‏اش را انداخته بود و ستارگان ظاهر شده بودند، در حالی که در محرابش ایستاده بود و محاسن خود را بر دست گرفته و مانند انسان مار گزیده به خود می‏پیچید و چون انسان غمدیده گریه می‏کرد... (گویا هنوز آواز او را در گوش جان دارم که می‏فرمود:) آه آه از کمی توشه، طولانی بودن سفر، وحشت راه و بزرگ بودن جایگاه ورود.»

 

پس آنگاه اشک معاویه جاری شد و با آستینش آن را پاک کرد و دیگران هم اشک ریختند سپس معاویه گفت، آری ابوالحسن چنین بود...»(2)

 

نیمه شب زمزمه ‏ای هست بلند / 

که مرا می‏گسلد بند از بند

هست جانسوزتر از ناله نی / 

کرده صد ناله به یک زمزمه طی

چه روان بخش صدایی دارد /

 سوز عشق است و نوایی دارد

بس که با شور و نوا دمساز است / 

به سماوات طنین انداز است

آسمان‏ها همه با آن عظمت / 

رفته زین حال فرو در حیرت

دشت و صحرا همه در بهت و سکوت / 

که بلند است نوای ملکوت

این نوای ابدیت ازلیست / 

شاید آهنگ مناجات علی است

نیمه شب خلوت و رازی دارد /

 با خدا راز و نیازی دارد(3)

 

1- بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج 41، ص 21 ذیل روایت 28.

2- اشک شفق، ص 182.

3- المناقب، ص 326، ح 335.

 


ارادتمند : شیخ علی زند قزوینی. 

 

پایگاه اطلاع رسانی:

a-zand.ir



نظرات
ارسال نظر
کد امنیتی رفرش
img