برنامه فرکانس تاریکی شبکه جهانی ولایت مورخ 99/01/28
img
درباره سايت
مشاهده مطالب سايت

درباره سايت

img img img
سخن روز
بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست.
‐ حضرت علی علیه‌السلام
خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان.
‐ دکتر علی شریعتی
آدمی ساخته‌ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می‌اندیشیده است.
‐ مترلینگ

پيوندها، روزانه ها و ...

امکانات سايت

مطالب سايت

img img
ساعت
0

دريافت صوت

 

دريافت ویدئو

 

مجری: بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوۀ الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر. سلام علیکم و رحمه الله. انشاءالله که خوب و خوش باشید و در هر کجای این عالم که زندگی می کنید به عشق حضرت علی علیه السلام انشاءالله زندگی تان پر از نور باشد. خیلی خوشحالیم که امشب نیز با دست پر خدمت شما آمده ایم تا بتوانیم دست سیاه شبکه های معاند را رو کنید.

همانطور که می دانید ما در این برنامه، کلیپ هایی که در شبکه های معاند ضد اهل بیتی و ضد اسلامی پخش می شود و شبهات بی اساسی را مطرح می کنند، دوستانم انتخاب می کنند و مستدل و محکم بر اساس آیات  و روایات پاسخ می دهیم. این بخشی از برنامه ی ماست و بخش دیگر اختصاص به تماس های شما عزیزان دارد.

فقط خواهشی که داریم این است که دوستانی که تماس می گیرند، شبهاتی که حول محور مباحث وهابیت است و شبهه مطرح می شود باشد، نه سوالات اعتقادی که ارتباطی  به بحث ندارد. ما به سوالات شما در این محور جواب می دهیم و فرقی هم ندارد که چه بیننده ای سوال را مطرح می کند. اگر هم نظر و پیشنهادی دارید از طریق فضای مجازی می توانید پیام ها را به ما انتقال دهید. امشب توفیق داریم محضر استاد زند قزوینی باشیم. سلام علیکم و رحمه الله

استاد زند قزوینی: سلام علیکم و رحمه الله. السلام علی المهدی و علی آبائه. بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه ی بینندگان عزیز و محترم شبکه جهانی ولایت و خدمت جنابعالی و همکاران گرامی شما.

مجری: ممنونم. من یک تشکر ویژه در ابتدای برنامه از جوانان خوش ذوق و ولایی دارم که خودجوش به صحنه می آیند و بخش هایی از برنامه ی ما را تبدیل به کلیپ می کنند و در شبکه های فضایی پخش می کنند و در واقع پاسخ شبکه های وهابی را به این شکل می دهند. از همه ی آن ها سپاسگذارم. برویم کلیپ اول را ببینیم که یکی از این گوینده های وهابی نکته ای را مطرح می کند که شما با چهره و سابقه ی او هم آشنا هستید.

شبهه ولادت امام زمان توسط شبکه وهابی

پخش کلیپ شبهه: دوست دارم روحانیون بیایند یک روایت بیاورند که ابوغانم الخادم در آن نباشد و روایاتی نباشد که درواقع تشکیک برایشان است که از پدر امام بپرسند که ای امام تو بچه داری یا نداری؟ تولد امام زمان را ثابت کنند. بینندگان عزیز. در قرآن خبری از امام زمان نیست. آیات قرآنی که این ها برای امام زمان مطرح می کنند یا دابۀ الأرض است یا بعوضۀ است، نیست. در احادیث رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم وجود ندارد که حضرت حسن عسگری فرزندی داشته باشند.

مجری: ما چون در ایام ولادت امام زمان هستیم و این شبکه ها هم دست بر نمی دارند و این آقا هم با این پیراهن قرمز و سابقه ی قبلی که داشته باز دوباره یک مطلبی را مطرح می کند که حاج آقا برای ما پاسخ می دهند انشاءالله.

پاسخ به شبهه

استاد زند قزوینی: عرض می کنم که اشکال ایشان دو محور دارد:

 الف: محور اول این است که می گوید من دوست دارم آخوند ها یک حدیث بیاورند که امام عسگری علیه السلام خبر از ولادت حضرت مهدی داده باشند. یعنی می خواهد بگوید هر چه خبر از ولادت امام زمان است این و آن خبر داده اند. اولی این است که پدر فرزند از ولادت او خبر دهد. اشکالش این است که می گوید یک روایت نداریم، البته می گوید غیر از روایت ابوغانم الخادم که به آن هم ایراد می گیرد. می گوید باید یک روایت بیاورید که او نباشد. می گوید روایتی از خبر خود امام عسگری بر تولد فرزندشان وجود ندارد.

ب: اشکال دوم ایشان این است که می گوید اساسا مهدویت در قرآن هیچ ریشه ای ندارد. خبری از امام زمان نیست بعد می گوید آیات قرآنی هم که شیعیان می اورند فقط آیه ی دابۀ الأرض است.

ما در دو محور وارد بحث می شویم تا کذب این گوینده و دروغ این گوینده را برای بینندگان عزیز ثابت کنیم:

اولا بنده می گشتم برای اینکه روایتی را بیاورم برای عرضه کردن که امام عسگری خودشان خبر داده باشند از ولادت فرزندشان، و به قول ایشان ابوغانم خادم هم در آن نباشد، بیش از ده روایت در منابع یافت شد. اگر بخواهیم این ده روایت را بپردازیم باید صرفا به این موضوع بپردازیم، ولی چون ایشان می گوید یک روایت، ما هم یک روایت می آوریم و سایر روایات را موکول می کنیم که بینندگان مطالعه کنند.

مجری: استاد قبل از اینکه وارد روایت بشویم اینکه ایشان این شخصیت ابوغانم را بحث می کند که این شخصیت نباشد این را هم توضیح می دهید داستانش چیست؟

استاد زند قزوینی: این ها می خواهند بگویند که چون او حکم خادمی این داستان را داشته می خواسته این بساط مهدویت را دامن بزند و نسل امام عسگری را ادامه دار بداند. این اشکال کودکانه است وگرنه جناب ابوغانم جرمی در این قضیه ندارد. جرم او این است که مروج مهدویت بوده است.

می رویم سراغ روایتی که ایشان طلب کردند. من روایت را از کتاب مرحوم شیخ صدوق رضوان الله علیه که او را بزرگان تعبیر کرده اند به حفظۀ الشیعه، کسی که در حفظ آثار اهل بیت خیلی خدمتگذار بوده است. من اول صلاح می دانم که آدرس آن را عرض کنم. مرحوم طوسی در الغیبۀ نقل کرده است، حدیث شماره 9 است. جناب صاحب کشف الغمۀ ج 3 ص 451 باز این حدیث را نقل کرده و در کتاب اثبات الهدی ج 3 ص 511 این حدیث آمده است. أما متن روایت چیست؟ من اول سند روایت را نیز می گویم که روشن باشد که این روایت از نظر سندی چه اعتباری دارد. بینندگان عزیز مرحوم صدوق چنین می فرماید:

« حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَلِيِّ بْنِ هَمَّامٍ قَالَ سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِيَّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ....»

چند نفر در این سند وجود دارند؟ کسی که می گوید حدثنا مرحوم صدوق است که ایشان اصلا قابل این نیست که مناقشه ای در وجود مبارک ایشان داشته باشیم. بزرگمردی است که جنازه ی او و بدن نازنین او بعد از چندصد سال سالم و مثل روز اول از قبر بیرون آمد. شخصیت بزرگی است و ایشان می گوید برای ما حدیث کرد محمد بن ابراهیم بن اسحاق، محمد بن ابراهیم بن اسحاق کیست؟ ببینید ایشان استاد شیخ صدوق است منتهی مرحوم صدوق رحمه الله دو استاد به این نام داشته است که هر دو معتبر هستند. یکی جناب محمد بن ابراهیم بن اسحاق ملقب به فارسی قرائنی و دیگری ملقب به طالقانی است. مرحوم صدوق رحمه الله معمولا وقتی در کتب خود می گوید محمد بن ابراهیم بن اسحاق، منظورش طالقانی است. در این روایت نیز چون قیدی را لحاظ نکرده، بزرگان و علماء می گویند منظور همان جناب طالقانی است. أما اگر جناب فارسی هم باشد معتبر است. هردو استاد صدوق رحمه الله هستند و نفر دیگری که ما در این سند داریم جناب ابوعلی بن حمام است. ایشان کیست؟ جناب محمد بن حمام یا معروف به اسکافی است که بزرگان روایات فراوانی را از او نقل کرده اند و وقتی مثل شیخ صدوق رحمه الله از یک شخصیتی خیلی روایت نقل بکند، خود این کثرت نقل، دلالت بر وثاقت آن شخص دارد.

نفر دیگر در این حدیث جناب محمد بن عثمان عمری است که سفیر امام زمان است و ایشان هم از والد مکرم خود این حدیث را نقل می کند که والد مکرم ایشان می گوید که من در مجلسی بودم که امام عسگری علیه السلام حضور داشتند و از امام عسگری سوال پرسیدم که آقا بعد از شما قضیه چه خواهد شد؟ آیا شما فرزندی و یادگاری دارید یا ندارید؟ همین سوالی که این اقا مطرح می کند، می گوید یک روایت بیاورید. قدیمی ها می گفتند دروغ را آنچنان بزرگ بگو که شنونده باور کند، چنین این شخص وهابی زل می زند در این دوربین و می گوید یک حدیث بیاورند، هر عاقلی وقتی این را نگاه می کند می گوید حتما چیزی در کار نیست. اگر یک روایت بود اینقدر محکم این گوینده صحبت نمی کرد. در حالی که دروغ را دارد بزرگ و محکم می گوید و متأسفانه ما حق خودمان را اینطور محکم نگفته ایم. عرض کردم که چند نفر در این روایت وجود دارند که همه ی آن ها مورد اعتماد و وثاقت و روایت از نظر سندی خیلی عالی و معتبر است. عبارت حدیث چنین است:

« 9- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَلِيِّ بْنِ هَمَّامٍ قَالَ سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِيَّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ سُئِلَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنِ الْخَبَرِ الَّذِي رُوِيَ عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَنَّ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً فَقَالَ ع إِنَّ هَذَا حَقٌّ كَمَا أَنَّ النَّهَارَ حَقٌّ فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَكَ فَقَالَ ابْنِي مُحَمَّدٌ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ»

کمال الدین و تمام النعمۀ، ج 2 ص 409.

جالب است که در همین روایت راوی تعبیر به أبومحمد می کند، یعنی در همان وقت هم عنوان پدر بودن برای محمد برای امام عسگری وجود دارد. می گوید از ایشان سوال پرسیده شد و من هم حاضر در صحنه بودم. این سوال را مطرح می کند که حدیث معروفی که وارد شده است که زمین از حجت الهی خالی نمی شود، آیا این حدیث صحیح است یا خیر؟ زمین از حجت خدا خالی نمی شود تا روز قیامت، این نکته را شیعیان می دانستند، این را مسلمان ها آگاه بودند که اهل بیت خبر داده اند که زمین از حجت خالی نخواهد شد. بعد از اینکه این را به امام عرضه کردند از امام پرسیدند که آیا صحیح است یا خیر؟ حدیث دوم هم این است که هر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است. این روایت مشهور بین فریقین است یعنی شیعه و سنی متفق در این حدیث هستند. این حدیث را نیز امام علیه السلام می پرسند که صحیح است یا خیر؟ بنابراین این دو روایت را محضر امام عسگری خواندند که زمین از حجت خالی نخواهد شد، و هر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است. حضرت عسگری علیه السلام فرمودند که بله، این دو حدیث حق و حقیقت است. پدران بزرگوار بنده این را فرموده اند و این آنقدر حقیقت دارد که انگار روز حقیقت دارد. یعنی اظهر من الشمس است .ٌ فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَكَ فَقَالَ ابْنِي مُحَمَّدٌ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي دوباره به امام علیه السلام عرضه شد که آقاجان یابن رسول الله، بعد از شما حجت و امام کیست؟ حضرت فرمودند فرزندم محمد امام و حجت بعد از من است، هر کسی بمیرد و او را نشناسد به مگر جاهلی از دنیا رفته است. یعنی همه چیز را فرموده اند. اولا اخبار از اینکه من فرزند دارم. ثانیا نام او نام مبارک محمد نام رسول الله است. و مسئله ی دیگر اینکه او امام است و حجت است. یعنی همه ی خبر ها در آن آمده است که حالا کسی نگوید که حالا یک محمدی فرزند ایشان بوده و از کجا معلوم که حجت خداست. هم امامت و هم حجت بودن از طرف خدا بر خلق، همه را بیان کرده اند و فرمودند اتفاقا آن حدیثی که جدم رسول خدا فرمود که هر کسی بمیرد و امام زمان را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است امروز متجلی در وجود حضرت مهدی فرزند من است.

تا اینجا مسئله روشن شد، أما چون یک جمله ای هم بعدش است که فراز مهمی است می خوانیم:

أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ. غیبتی هم این پسر من خواهد داشت. در جواب به کسانی که می گویند حضرت مهدی امروز کجاست؟ همین حدیث دال بر غیبت حضرت است آن هم غیبت طولانی که سه خصوصیت دارد: آدم جاهل در این غیبت گمراه می شود، کسانی که دینشان روی مبنا نیست و مهدویت را خوب نفهمیده اند آنقدر سوالات در ذهنشان ایجاد می شود که سرگردان می شوند. و یهلک فیها المبطلون، آدم های اهل باطل نیز هلاک می شوند. و سوم نیز هر کسی که برای ظهور ایشان وقت تعیین بکند دروغگو است. حالا ما می شنویم که برخی از سر جهالت می گویند که امام زمان سال فلان خواهد آمد، معلوم شد که هیچ کسی زمان ظهور را نمی داند جز خداوند متعال و صاحب این مقام که امام زمان هستند. ثم یخرج، بعد از این غیبت طولانی پسرم خروج می کند و کأنی أنظر الی الأعلام الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ فرمودند می بینم که آن پرچم های سفید بر فراز سر امام زمان در شهر کوفه حرکت خواهند کرد. بنابراین اشکال اول این وهابی روشن شد. او خواست که یک روایت بیاوریم آوردیم و دروغ ایشان روشن شد.

مجری: نکته ی دیگری که می شود از این روایت درآورد علم غیب امام است. یعنی اینکه چه اتفاقاتی که بعدا خواهد افتاد همه را خبر دادند.

استاد زند قزوینی: بله دقیقا. و خط مشی کلی غیبت و ظهور را تعیین فرمودند.

مسئله ی دیگر این است که اینکه امام علیه السلام می فرمایند پسرم محمد، معلوم می شود که او به دنیا آمده است. در علم اصول بیان شده است که عناوین ظهور در فعلیت دارند. یک اصطلاح علمی است. یعنی کسی که می گوید من ماشین دارم یعنی الان ماشین دارد. حالا اینکه هفته ی بعد می خواهد بخرد نمی گوید الان دارم. اگر هم گفته شود مجاز است. امام علیه السلام می فرمایند فرزندم محمد اسمش این است و حجت است و غیبت دارد. ضمیریعرفه بر می گردد به وجودی که محقق است.

اشکال دومی که او مطرح کرد خیلی بزرگتر و فاحش تر از اشکال اول بود و آن این است که ایشان گفت که مهدویت و امام زمان در قرآن خبری از او نیست. آیات قرآنی که برای امام زمان ثابت می کنند یا دابۀ الأرض است یا فلان. سوال این است که واقعا خبری از امام زمان در قرآن نیست؟ ما نمی دانیم او اصلا مسلمان است یا بی خبر است؟ انگار  که یک کسی همین الان آمده و چیزی نمی داند.

مجری: شاید هم در قرآن آن ها نباشد ولی در قرآ« چند ملیارد مسلمان وجود دارد.

استاد زند قزوینی: بله دقیقا. یک وقتی حضرت آیت العظمی مکارم شیرازی می فرمودند که بنده در یک مناظره ای در عربستان با یکی از این وهابی ها بحث می کردم. وسط بحث گفت که دیگر من با شما بحث نمی کنم. گفتم چرا بحث نمی کنی؟ گفت قرآن شما با قرآن ما فرق دارد. آن وقت این دروغ را بستند و به او سفت و محکم جواب دادم. گفتم بروید در ایران در هر روستایی و شهری خواستید وارد خانه ها شوید ونشانه ی قرآن هم می گویم کجاست ما مسلمان ها قرآن را روی طاقچه می گذاریم بروید بیاورید و مقایسه کنید. چرا دروغ می گویید؟ حالا ما به آن ها می گوییم شاید قرآنی دارند که قرآن مسلمان ها نیست وگرنه اگر قرآن ما مسلمین باشد در این قرآن در ده ها جای این قرآن صحبت از امام زمان و حضرت مهدی شده است. من سه محور آن را اشاره می کنم:

1. دسته ی اول آیاتی است که ضرورت وجود حجت خدا را در زمین بیان می کند. یعنی در هر دوره ای باید حجت خدا در زمین وجود داشته باشد. مثلا سوره مبارکه رعد (هر مسلمانی می تواند مراجعه کند) آیه ی شماره 7 چنین آمده است: ﴿إنما أنت منذر و لکل قوم هاد

ای رسول خدا تو منذر هستی و برای هر قومی هدایت کننده ای است. از این آیه می فهمیم که در هر دوره ای ار مردمی و جماعتی از طرف خدا برای آن ها امام و حجتی تعیین شده است. این لکل قوم اطلاق دارد یعنی هر جا قبیله و انسان هایی هستند هادی و هدایت گری باید وجود داشته باشد. از این آیه می توان فهمید در هر دوره ای امام زمانی باید وجود داشته باشد. هدایتگری باید وجود داشته باشد. امروز هدایت کننده کیست؟ امروز هادی امت کیست؟

مجری: آن ها هدایت کننده شان را بگویند ما که داریم مشخص است.

استاد زند قزوینی: بله لذا علامه مجلسی در بحار حدیثی از از امام صادق از پیامبر نقل می کنند که فرمودند:

«ك، إكمال الدين أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِيسَى عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ وَ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ فَقَالَ الْمُنْذِرُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِيٌّ الْهَادِي وَ فِي كُلِّ زَمَانٍ إِمَامٌ مِنَّا يَهْدِيهِمْ إِلَى مَا جَاءَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص»[1].

اگر امام علیه السلام هم این حدیث را بیان نفرموده بودند این آیه همین معنا را داشت ولی امام شفاف تر مراد آیه را بیان کردند.

بنابراین دسته ی اول آیاتی بود که ضرورت وجود امام را در هر دوره ای اثبات می کرد. ما در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم. در ماه رمضان شبی به نام لیلۀ القدر داریم. سوره مبارکه قدر می فرماید :

﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر[2]

شب قدر اینقدر عظمت دارد که دو کار مهم در آن انجام می شود: ملائکه به همراه روح بر زمین نازل می شوند و قرآن را بر رسول خدا نازل می کنند. دوم اینکه تمام امور سال آینده را می آورند پیش حجت الهی تا امضاء بگیرند و بروند. به قول ما تقدیرات را ممضاۀ کنند.

این آیه را هزاران بار خوانده ایم أما آیا در آن دقت کرده ایم؟ شخصی محضر امام صادق علیه السلام رسید گفت یابن رسول الله من با مخالفین مکتب امامت خیلی مناظره دارم، دوستانم هستند. اعتقاد به امامت شما ندارند ولی من با آن ها ارتباط دارم دوستی دارم بحث می کنیم. در میان بحث هایمان طبیعتا بحث می کشد بر اینکه امامت بر حق است یا نیست؟ من ادله ای می آورم و استناد به ایاتی می کنم که آن آیات نیازمند به روایت است. خیلی مهم است. یعنی ما آیات زیاد در قرآن داریم که دلالت بر امامت اهل بیت می کند. گاهی در همین برنامه ما خوانده ایم و علمای بزرگوار برای مردم خوانده اند. دو استاد بزرگوار ما حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی کتابی دارند به نام آیات الولایۀ یعنی آیاتی که با روایات ذیل آن شیعه و سنی نقل کرده اند دلالت بر امامت اهل بیت علیهم السلام می کند. أما این شخص آمد یک سوال فنی از امام صادق پرسید. گفت یابن رسول الله یک آیه در قران به من نشان بدهید که نیازمند به روایت نباشد و امامت شما را ثابت کند. این نکته دارد. شاید من بروم و یک روایت بیاورم و شخص قبول نکند. یا اینکه برخی هستند که می گویند فقط بگویید در کجای قرآن آمده است؟ این سوال را به نظر ما کسی تا حالا از اهل بیت نپرسیده مگر این روایت که می گوید یک آیه از قرآن بدون روایت دلالت بر وجود اقدس شما اهل بیت کند بفرمایید. امام صادق علیه السلام بینندگان عزیز فرمودند سوره ی قدر را ببینید. گفت من نمی فهمم از کجای این سوره استفاده می شود؟ حضرت فرمودند بخوانید این سوره را، شروع کرد به خواندن. گفت متوجه شدی؟ گفت خیر. گفت دوباره بخوان امام می خواستند ذهن او را آماده کنند شاید خودش بفهمد زیرا چیزی که انسان خودش بفهمد ارزش دیگری دارد. بار سوم که خواند حضرت فرمودند: تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر، ملائکه و روح می آیند برای هر امری، امام فرمودند منظور این آیه چیست؟ گفت یعنی امور سال آینده را می آورند عرضه می کنند بر پیامبر و قرآن را نازل می کنند بر پیامبر، چرا که در آیه اول هم آمده است إنا أنزلناه فی لیلۀ القدر، پس دو کار انجام می شود: یکی نزول قرآن و دیگری اینکه امور سال آینده باید امضاء شود. حضرت فرمودند همه مسلمان ها قبول دارند شب قدر وجود دارد؟ گفت بلی. فرمود: شب قدر فقط یک سال و ده سال بود یا هر سال است؟ گفت هر سال است. استمرار دارد. تنزل فعل مضارع است اصل آن تتنزل بوده است و یک تاء آن برای زیبایی کلام افتاده است. هر سال وجود دارد. حضرت فرمودند پس هر سال نزول ملائکه وجود دارد درست است؟ گفت بله. حضرت فرمودند تا سال دهم هجری پیامبر خدا زنده بودند و امر و قرآن بر قلب نازنین پیامبر نازل می شد، فرمودند از سال یازده به بعد که پیامبر اسلام به حسب ظاهر در دنیا زنده نبودند، شب قدر به چه کسی نازل می شوند؟ منزل و مهبط روح برای نزول قرآن و برای امور سال آتی و جاری بر چه کسی خواهد بود؟ این شخص در جواب ماند. حضرت فرمود: ملائکه مهبط می خواهند. هر منزلی که می خواهی اسمش را بگذاری بگذار، او حجت خدا و خلیفه پیامبر و امام بعد از رسول خدا است. آقایان باید جوابگو باشند. امسال شب قدر که در یکی از شب های ماه مبارک رمضان قرار دارد (البته دقیقا شب آن معلوم نیست) آیا ملائکه بر ملک سلمان نازل می شوند و قرآن را نازل می کنند؟ هر جا که منزل قرآن است همانجا حجت خداست. این آیه دلالت بر لزوم وجود امام زمان در این دوره می کند که ما نام آن را حضرت مهدی سلام الله علیه می دانیم به حسب ده ها آیه و روایت دیگر. بنابراین وجود حجت خدا انکار پذیر نیست.

دسته ی دوم آیاتی که بشارت به حکومت صالحین در آینده می دهد. این آیات را کسی نمی تواند بخواند و ترجمان کند و اعتقادی به وجود و لزوم امامی به نام حضرت مهدی که در آخرالزمان او پرچمدار حکومت صالحین در زمین است نداشته باشد. اصلا این آیات معنا پیدا نخواهد کرد. به عنوان مثال سوره مبارکه انبیاء، شیعه و سنی فکر کنند که آیا این آیه اصلا جز به اعتقاد حضرت مهدی که مورد اجماع امت اسلام است که این آیه در مورد ایشان است، می شود اعتقادی به این آیه داشت؟ ببینید می فرماید:

﴿ وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون‏[3]

می فرماید ما در زبور و بعد در ذکر، این مطلب را گفتیم که مفسرین می گویند کتاب ذکر همان تورات است. اول در تورات نوشتیم بعد در زبور نوشتیم، یعنی قضیه مورد اتفاق همه ی ادیان است. یهودی و مسیحی و ابراهیمی و مسلمان و غیره ندارد، همه ی ادیان آسمانی اعتقاد به این نکته دارند. ما هم در زمور، هم در کتاب تورات موسی نوشتیم این مطلب را و الان هم در قرآن می گوییم که أن الأرض یرثها عبادی  الصالحون، زمین در نهایت به ارث می رسد به بندگان صالح من. شما مراجعه کنید ببینید کسی می تواند برای این آیه مصداقی جز وجود حضرت مهدی پیدا کند و شیعه و سنی این آیه را چگونه بر حضرت مهدی تطبیق کرده اند؟ ای اقای وهابی که می گویی قرآن سخنی از مهدویت به میان نیاورده پاسخگو باش، این زمین که به ارث به صالحین می رسد این صالحین چه کسانی هستند جز امام موعود ما؟ ببینید آیه ی دیگر نیز به این مطلب اشاره می کند سوره مبارکه نور آیه 55 است که با توضیح بیشتری وعده را مطرح کرده است:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون‏[4]

می فرماید خدا وعده می دهد، وعده ی خدا حق است. إن الله لایخلف المیعاد، خدا خلاف قولش انجام نمی دهد وعده ی حتمی وقطعی و تکوینی پروردگار این است که مومنین از شما که عمل صالح انجام دادند مستخلف و جانشینان در زمین قرار بدهد همچنان که قبل از شما بر روی زمین به قول ما حکومت و همه چیز را به اهل ایمان و اهل حق دادیم. این وعده الهی که خدا می فرماید بالأخره من روزی زمین را به خلافت و ارث می رسانم به صالحین، این آیه را چگونه می شود بر کسی تطبیق کرد؟ تطبیق آن را درمنابع اهل سنت برای شما عرض می کنم. حاکم نیشابوری این حدیث را نقل کرده است بیان می کنیم تا مطلب روشن شود که مهدویت در قرآن ریشه دارد یا ندارد. در ذیل این آیه ی شریفه تفسیر النیسابوری با حاشیه ی جناب طبری جلد 1 در تفسیر سوره ی مبارکه نور ذیل آیه ی شریفه وعدالله الذین آمنوا، اینچنین روایت را مطرح می کند:

این وعده چه زمانی محقق می شود؟ چه زمانی خلافت زمین به صالحین خواهد رسید؟

«أخرج العلامه النیسابوری عند تفسیر الآیه قال المهدی المنتظر...»

بینندگان دقت کنید. ایشان شیخ کلینی ما نیست. خوش تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران

ببینید حضرت مهدی کیست که شخصیتی مانند حاکم نیشابوری اینچنین مطرح می کند. برادران اهل سنت می دانیم که شما به کسی در محدثین لقب حاکم را می دهید که تمام روایات سنی را متنا و سندا حفظ باشد. ما یک حافظ داریم یک حاکم داریم. مثلا به جلال الدین سیوطی می گویند حافظ یعنی صد هزار حدیث را ایشان متنا و سندا حفظ بوده است. اینچنین ادعاء می کنند. أما یک لقب داریم به نام حاکم که در رجال اهل سنت به کسی می گویند که یک روایت از زیر دستش رد نشده است. همه را متنا و سندا احاطه دارد. باید چقدر علم داشته باشد؟ ایشان با این علمیت اینچنین می گوید در تفسیری که جناب طبری سنی نیز بر آن حاشیه دارد. می گوید:

«المهدی المنتظر الذی وعدالله به فی القرآن بقوله تعالی وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الأرض»

 می گوید این آیه ای که حکومت زمین به ارث می رسد به اهل ایمان، این آیه درباره ی مهدی منتظر است که خدا وعده ی ظهور او و حکومت جهانی او را در قرآن با این آیه داده است. این آیه در مورد حضرت مهدی نازل شده است. ما دیگر چه بگوییم؟ بعد می گوید:

« و ما ورد عنه صلی الله علیه و سلم لولم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم، حتی یخرج رجل من أمتی یباطی اسمه اسمی و کنیته کنتی یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا»

می فرماید حدیثی که از پیامبر وارد شده که اگر از عمر دنیا باقی نماند مگر یک روز، خدا همان یک روز را آنقدر طولانی می کند که یک رجلی مردی از امت من آن روز ظهور خواهد کرد که اسم او اسم من، کنیه ی او کنیه ی من و او همانی است که زمین را پر از عدل و داد می کند چنانچه پر از ظلم و جور شده است.

حال می پرسیم حضرت مهدی در قرآن ریشه ندارد؟ حال که بحث به اینجا رسید بگذارید اشاره کنم به آیه ی دیگری از قرآن که این آیه نیز بسیار قابل تأمل است. ببینید یک سری از آیات قرآن تفسیر و تأویلش در منابع شیعه و سنی بر امام زمان شده است. وقت نیست وگرنه تمام آن ها را بیان می کردم. اکنون فقط چند نمونه عرض می کنم تا بینندگان بدانند که دروغگو چه کسی است. از جمله ایاتی که اهل سنت تأویل آن را بر امام زمان دانسته اند این ایه است:

﴿وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُور﴾[5]

می فرماید ساعت آمدنی است و شکی هم در آن نیست. ریب یعنی شک، از شک هم ظریف تر، یعنی هیچ شک نکنید که ساعت آمدنی است. این ساعت به چه معناست؟ دو تفسیر دارد: یک تفسیر آن یعنی قیامت، یک تفسیر دیگر هم دارد، آن تفسیر را از جلال الدین سیوطی عالم بزرگ سنی می گویم که ایشان می گوید یکی از معانی ساعۀ طبق روایات از پیامبر اسلام در این آیه شریفه روز ظهور حضرت مهدی است. آدرس این مطلب نیز الدر المنثور تفسیر معروف جلال الدین سیوطی است. ایشان دو دور تفسیر قرآن دارد یک دور معروف آن الدر المنثور است که در جلد ششم ص 50 چنین می گوید:

«لاتقوم الساعۀ حتی یملک الأرض المهدی منی»

این مطلب را از سنن ابی داود که از صحاح سته است نقل می کند، از ابی سعید الخدری که از اصحاب پیامبر است. می فرماید ساعت و قیامت برپا نخواهد شد مگر آنکه قبل از آن حاکم ومالکی در زمین به نام حضرت مهدی که از من است یعنی فرزند من است خواهد آمد. بعد امام زمان را یک مقدار توصیف هم کرده پیامبر، سیمای نورانی امام زمان چیست؟ ای نادانی که می گویی مهدویت در قرآن نشانه ندارد ببین سیوطی نشانه های امام زمان را دارد نقل می کند. این حضرت مهدی چه شکلی است؟

«اجلى الجبهة أقنى الأنف يملأ الأرض قسطا و عدلا كما ملئت قبله ظلما و جورا یکون سبع سنین»

می فرماید حکومت آن هم هفت سال است. حال اینکه هفت سال درست است یا خیر کاری نداریم ولی می خواهیم بگوییم باید این ها که ادعاء می کنند مطلبی وجود ندارد جوابگو باشند.

من حدیث دیگری را در ذیل همین آیه نقل می کنم؛ احمد بن حنبل شیبانی که اتفاقا این آقایان وهابی سر سفره ی احمد بن حنبل نشسته اند. او از ابی سعید الخدری نقل می کند که البته همین روایت را هم سیوطی ذیل این آیه نقل می کند:

« أبشرکم بالمهدی یبعثه الله فی أمتی علی اختلاف من الزمان و الزلازل و یرضی عنه ساکن السماء و ساکن الأرض لیقسم المال صحاحا فقال رجل ما صحاحا قال بالسویۀ بین الناس و یملأ قلوب أمۀ محمد غنی و یسعهم عدله حتی یأمر مناد ینادی یقول من کانت له فی مال حاجۀ فما یقوم من المسلمین الا رجل واحد»

من بشارت می دهم شما را به وجود حضرت مهدی که بعد از زمان زیادی و زلزله های زیادی خداوند او را مبعوث خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. ساکنین آسمان و زمین از این مهدی من راضی خواهند شد. کسی که اموال را به نحو صحیح تقسیم می کند مهدی است. یک آقایی بلند شد گفت ما صحاحا؟ فرمود یعنی بیت المال را مساوی تقسیم می کند و قلب امت پیامبر بی نیاز خواهد شد. پیامبر دارد می فرماید کار به جایی می رسد که یک منادی در شهر می چرخد که آقا کسی نیاز به پول ندارد؟ یعنی اصلا فقیر نیست فریاد می زنند که اگر کسی پول می خواهد بیاید، هیچ کسی بلند نمی شود الا یک کسی یعنی خیلی کم هستند.

بنابراین از این دست آیات و روایات الی ماشاءالله موجود است و حال باز این آقا بلند شود و بگوید که مهدویت در قرآن ریشه ندارد.

یک آیه ی دیگر نیز بیان می کنیم. ذیل آیه ی شریفه 69 سوره مبارکه نساء که آیه چنین است:

﴿وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقا

ذیل این آیه چنین روایت نقل کرده اند. خیلی جالب است که این ایه را حاکم حسکانی بر امام زمان علیه السلام تطبیق کرده است. آن وقت این آقا می گوید مهدویت در قرآن ریشه ندارد. آیه می فرماید کسانی که خدا به آن ها نعمت داده است که یک گروه آن ها انبیاء و دیگری صالحین و شهداء و صدیقین هستند و چه خوب رفیق  هایی هستند. بینندگان عزیز چه خوش است که انسان با این افراد رفاقت کند. ذیل این آیه ی شریفه جناب حاکم حسکانی در تفسیر شواهد التنزیل این آیه را بر امام زمان تطبیق کرده است. این تفسیر کتاب عجیبی است. اهل سنت این کتاب را طوطیای چشم می کنند. او حاکم است یعنی احادیث را حفظ بوده است. در سوابق خود با شیعه نیز میانه ی خوبی ندارد أما از ذیل این آیه نتوانسته رد شود. او در شواهد التنزیل جلد 1 ص 199 این چنین حدیث نقل می کند:

« أَخْبَرَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ الْفَرْغَانِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُطَرِّفِ بْنِ سَوَّارٍ، أَبُو الْحُسَيْنِ الْبُسْتِيُّ قَاضِي الْحَرَمَيْنِ بِمَكَّةَ قَالَ: حَدَّثَنِي يَحْيَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُعَادِ بْنِ شَاهٍ السَّنْجَرِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي الصَّارِمِ الْهَرَوِيُّ قَالَ:

حَدَّثَنِي مُدْرِكَةُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْعَبْدِيُّ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ، عَنْ سَعْدِ بْنِ حُذَيْفَة عَنْ أَبِيهِ حُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِيِّ ص ذَاتَ يَوْمٍ وَ قَدْ نَزَلَتْ عَلَيْهِ هَذِهِ الْآيَةُ: [فَأُولئِكَ‏] مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ- وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً فَأَقْرَأَنِيهَا ص- فَقُلْتُ: يَا نَبِيَّ اللَّهِ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي مَنْ هَؤُلَاءِ- إِنِّي أَجِدُ اللَّهَ بِهِمْ حَفِيّاً! قَالَ: يَا حُذَيْفَةُ أَنَا مِنَ النَّبِيِّينَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ أَنَا أَوَّلُهُمْ فِي النُّبُوَّةِ وَ آخِرُهُمْ فِي الْبَعْثِ، وَ مِنَ الصِّدِّيقِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، وَ لَمَّا بَعَثَنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِرِسَالَتِهِ كَانَ أَوَّلَ مَنْ صَدَّقَ بِي، ثُمَّ مِنَ الشُّهَداءِ حَمْزَةُ وَ جَعْفَرٌ، وَ مِنَ الصَّالِحِينَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً الْمَهْدِيُّ فِي زَمَانِهِ»[6].

حذیفه از اصحاب پیامبر است. پرسیدم که این گروه ها که در آیه خداوند اسم آورده چه کسانی هستند؟ مصداقش چه کسانی هستند؟ یعنی دنبال تفسیر و تأویل است. حضرت می فرماید من از انبیاء هستم که رتبه ام بالاترین است ولی زمان رسالتم آخرین است. کلمه ی دیگر صدیقین بود که حضرت می فرماید علی بن ابیطالب است. حالا دیگر نگویند که فلانی صدیق است، صدیق علی بن ابیطالب است. خیلی حرف ها هم همینجا روشن شد، معلوم شد که لقب صدیق را دزدیدند بردند. اگر کسی دیگر صدیق است چرا پیامبر اسم او را نیاوردند؟ سپس مصداق شهداء را نیز حمزه و جعفر را بیان می کند. صالحین که در آیه آمده است چه کسانی هستند؟ پیامبر پاسخ دادند: حسن و حسین که دو آقای جوانان بهشت هستند. همه ی این روایت را خواندیم برای اینجا که حسن اولئک رفیقا چه کسانی هستند؟ فرمود المهدی فی زمانه.

باز هم با این وجود می گویند مهدویت در قرآن ریشه ندارد؟!!!!

مجری: حالا من فکر می کردم این گوینده وهابی که اصلا عددی نیست و شناخته شده در نزد شیعه و اهل سنت است. أما اقای حاکم نیشابوری، حاکم حسکانی، ذهبی، شما چه جوابی می خواهید فردای قیامت بدهید در پیشگاه پیامبر که این احادیث و روایات را خودتان نقل کرده اید؟ آقای حاکم حسکانی شما گفته اید صدیقین مراد علی بن ابی طالب است و اولین کسی بود که رسالت پیامبر را تصدیق کرد أما نپذیرفتید؟ نمی دانم چه راه و چه مسیری است؟ در هر صورت همه ی ما فردای قیامت مسئول هستیم برای هر آنچه که می گوییم و می نویسیم و اعتقاد داریم. ما با تمام وجود بلند می گوییم و فریاد می زنیم همه ی عالم بدانند که ما اعتقاد داریم به ولایت آقاجان و مولایمان امیرالمومنین به عنوان امام، ولی، خلیفه و جانشین بعد از پیامبر و فرزندان عزیز ایشان که دوازده معصوم پاک هستند تا وجود نازنین مولا جانمان امام زمان و اعتقاد داریم که انشاءالله به زودی زود این اقای عزیز ما، این مولای مهربان ما این منجی همه ی عالم روزی  ظهور خواهد کرد و زندگی ها شیرین می شود. حالا استاد توضیح دادند بخشی از آن روایت را چقدر عجیب است. ما برویم روایات دوران ظهور را بخوانیم که چقدر زندگی کردن در دوران ظهور امام زمان شیرین است. اللّهمّ أرنا الّطلعة الرّشيدة و الغرّة الحميدة و اكحل ناظرنا بنظرة منّا إليه، و عجّل فرجه، و سهّل مخرجه.

قرائت جملاتی از دعای ندبه و مدح....

مجری: یا صاحب الزمان الغوث و الأمان من فتن آخرالزمان. پناه می بریم به خدای مهربان از این فتنه های آخرالزمان که یک وقتی نکند ما را از مولایمان و آقایمان جدا کند. مردم عزیز بیننده های نازنین شبکه جهانی ولایت، این شبهاتی که گوشه و کنار گاهی گفته می شود مخصوصا در دوران کرونایی که اکنون در آن به سر می بریم مطمئن باشید این روز ها هم می گذرد و تمام می شود. آن هایی که محکم بودند و اعتقاداتشان ضعیف نشد، کمرنگ نشد، آن ها هستند کسانی که شیعه و مسلمان سفت و سخت هستند و واقعا می توان به آن ها شیعه گفت. ما اعتقاد داریم به امام زمان، اعتقاد داریم که اگر نگاه مهربانانه امام زمان نبود، اگر لطف و مرحمت امام زمان نبود به این کشور، چه بسا اوضاع ما خیلی خیلی بدتر از اسپانیا و ایتالیا و آمریکا بود. درست است که پزشکان ما خیلی زحمت کشیدند و مردم ما رعایت کردند أما همه ی این ها یک طرف، نکته ی اصلی لطف و عنایت و مرحمت و نگاه امام زمان به مملکت ما بوده که تاکنون به این شکل جلو رفته ایم و آمار فوتی ها نیز به دو رقم در کل کشور رسیده است و این خیلی جای شکر دارد و مطمئن باشید که این ها با همین لطف های امام زمان و توسلاتی است که مردم داشته اند. خیالمان راحت باشد و خیالتان راحت باشد و ذره ای در آن اعتقاداتتان رخنه ای ایجاد نشود مواظبت کنیم.

سرکار خانم شیدا شمس گفته اند من برنامه شما را دنبال می کنم و یک سلام هم به حضرت صاحب الزمان داده اند و گفته اند فقط شبکه ی مقدس ولایت را نگاه می کنم. ممنون از این بیننده ی عزیز....

آقا سجاد از سیرجان پشت خط ارتباطی ما هستند انشاءالله سوالشان را مطرح کنند تا بتوانیم کلیپ دیگری داشته باشیم.

سجاد از سیرجان: سلام آقای اسماعیلی. اول بگویم یعنی قربان آن اقا جان گفتنت که وقتی می گویید اقاجانم ما خوشحال می شویم و ذوق زده می شویم. روز دوشنبه بود که این شبکه وهابی اصلا کار خدا بود که اصلا خودشان گفته اند که اقا امام زمان از فرزندان حضرت محمد صلی الله علیه هستند و بنده ی صالح خدا هستند خودشان ناخود آگاه گفتند. بعد من با آن ها تماس گرفتم و گفتم که شما خودتان می گویید بنده ی صالح خدا. گفتند بله امام زمان ما آدم نمی کشد. گفتم اگر امام زمان ما آدم هم بکشد کافر را می کشد ظالمان را می کشد. فقط می خواستم اگر امکان دارد برنامه ی آن روزشان را بگذارید که خودشان حواسشان نبود و امام زمان را به زیبایی معرفی کردند و بعد انکار کردند.

مجری: بله دوستان رصد می کنند انشاءالله که کلیپ ها را دریاف کرده باشند. ممنون هستیم. درخواست ما این است که اصلا اسم این شبکه های منحوس را روی آنتن نبرید چرا که شبکه ولایت مقدس است. ما حتی کلیپ ها را نیز که پخش می کنیم چهره هایشان را یک طوری می کنیم که حالتان بد نشود. اسم آن ها را نیز نمی آوریم و شما هم سعی کنید اسم نیاورید تا پاکی شبکه ولایت بماند.

نذیر از هرمزگان: ببخشید این شبکه ها خیلی شما را به چالش می کشد چرا با آن ها مناظره نمی کنید؟

مجری: ما آماده هستیم همین الان شما زنگ بزنید و بگویید که شبکه ولایت برنامه زنده دارد اگر لازم باشد ما یک ساعت هم برنامه مان را تمدید می کنیم بیاید روی خط ارتباطی ما و با آن ها مناظره می کنیم. هیچ حرفی نداریم. شما الان از طرف ما نماینده هستید ما به شما اختیار می دهیم نمایندگی می دهیم اختیار تام دارید که زنگ بزنید و بگویید که بیایند روی خط ارتباطی و ما برنامه مان قاعدتا نیم ساعت دیگر تمام می شود حاضریم یک ساعت دیگر ادامه بدهیم. شما نماینده ما هر وقت آمادگی داشتند ما آمادگی داریم در خدمت شما هستیم خداحافظ شما.

البته ایشان گفتند ما را به چالش می کشند. قطعا ما را که به چالش نمی کشند. حرف هایی می زنند که همه ی مسلمان ها را زیر سوال می برند. اعترافات و نوشته های علمای خودشان را زیر سوال می برند و ما هم در این برنامه پاسخ می دهیم و چالشی وجود ندارد. او یک جمله می گوید ما چهل دقیقه جواب می دهیم.

استاد زند قزوینی: بله. علاوه بر اینکه این جناب نذیر توانستند با ما تماس بگیرند ما که اعلام کردیم آمادگی داریم هر وقت خواستند آماده ی مناظره هستیم.

مجری: بله ما آماده ایم مناظره حتی برنامه دو قاب داشته باشیم. ترسی ازمناظره و گفتگو نداریم و آقا نذیر را وکیل کردیم که به نمایندگی از ما بروند درخواست مناظره بدهند. اصلا ما هم زمان تعیین نمی کنیم. هر موقع آن ها گفتند.

استاد زند قزوینی: بله بنده به نوبه ی خود آماده هستم هر زمانی که امر کنند مناظره را انجام بدهید.

مجری: ممونم. یک کلیپ دیگری نیز آماده است که در مورد طول عمر امام زمان علیه السلام است که آن ها ایراد می گیرند و یکی از گوینده های وهابی مطلبی را مطرح می کند می بینیم. البته یک نکته ای هم آقا سجاد مطرح کردند بحث آدم کشی و خونریزی امام زمان علیه السلام در حالی که ما چنین چیزی نداریم.

استاد زند قزوینی: بله. یک روایاتی وجود دارد که راویان آن اتفاقا مورد وثاقت نیستند و تمام این روایات به یک نفر بر می گردد که آن شخص نیز متأسفانه جایگاه روشنی در مقامات رجالی شیعه ندارد که سعی می کند امام زمان را خشن و خونریز معرفی کند که قطعا این صحیح نیست و اگر صحیح بود باید روایت دیگر نیز نقل می کردند. بلی، یک نکته ای وجود دارد که امام زمان با مومنین و کسانی که حق را رعایت می کنند بسیار مهربانی خواهد کرد و با سرکشان مقابله می کند. و اصلا حکومت جهانی عدل جز با جنگیدن و کشمکش محقق نمی شود زیرا ظالمینی هستند که کوتاه نمی آیند همچنان که با پیامبر و امیرالمومنین همراهی نکردند. ولی جنگ را به اندازه ی میسور انجام می دهند. در روایات داریم که امام زمان به دروازه ی هر شهری می رسند اول مطالب را بیان می کنند و اگر کسی آمد مقابله کرد و دست به اسلحه برد حضرت دستور جنگ می دهند.

مجری: بلی، روایات هم داریم که غالب مردم دنیا شیفته ی حضرت می شوند و عده ی کمی هستند که امام مجبور می شود با آن ها مقابله کند.

استاد زند قزوینی: بله چرا که مردم دنیا شیفته ی عدالت هستند. ما امروز مشکل عدالت داریم هم در کشور های اسلامی و هم در کشور های غیر اسلامی. مردم دنیا وقتی عدالت واقعی را مشاهده کنند، قطعا زیر لوای امام زمان می روند. أما کسانی که عدالت با منافعشان سازگار نیست مقابله خواهند کرد و جواب زور با زور داده می شود که یک امر روشنی است.

مجری: می خواستیم کلیپ پخش کنیم ولی گفتند تلفن پشت خط است اشکال ندارد.

آقای حسن زاده از تهران: سلام علیکم. می خواستم یک تشکر مخلصانه از برنامه خوبتان کنم. اینطور آن ها به دین و مذهب ما بی حرمتی می کنند، ولی شما با حرف های خوب و زیبا یک تودهنی به آن ها زدید دستتان درد نکند واقعا از شما ممنون هستیم. از این آقایتان هم که بررسی می کند کمال تشکر را داریم. این برنامه ها را خواهش می کنیم زیاد ادامه بدهید. برخی وقت ها اصلا دچار مشکل می شویم. ما خودمان گاهی مطالعه می کنیم یک جوری این ها صحبت می کنند آدم فکر می کند راست می گویند در حالی که می دانیم که دروغ می گویند. دست شما درد نکند.

مجری: خواهش می کنیم خدا نگه دار شما باشد. ما وظیفه مان را در شبکه ولایت انجام می دهیم. البته ما بحث های دیگری نیز در تمام شبکه داریم که مباحثی که مطرح می شود پاسخ این ها داده می شود منتهی این برنامه به صورت خاص کلیپ های آن ها را پخش می کنیم و پاسخ می دهیم. کلیپ بعدی را در خصوص طول عمر امام زمان می بینیم: [کلیپ]

 پخش کلیپ شبهه: این ایده ای که شخصی تولد شده بعد به غیبت رفته و الان هم موجود است و هم موجود نیست، یعنی موجود است وغایب است و مخفی شده أما از لحاظ فیزیکی کسی او را لمس نمی کند و نمی بیند این غیر قابل باور است و این را اگر آقایان با عقل خود کمی فکر می کردند بهتر از این بود تا مسائل دینی دیگر که عقل را میزان قرار بدهند. ما هیچ موجودی را نداریم که همزمان زنده باشند و غایب باشند و احتیاج به اکسیژن و غذا و آب داشته باشند و در دسترس نباشند و بلکه 1250 سال است که از عمرشان می گذرد. حتی پیامبران نیز چنین عمری نداشتند که آقایان برای شخصی به نام امام زمان می دهند. دو ملیارد مسلمان چنین عقیده ای را قبول ندارند.

مجری: ایشان چند مطلب گفت وقتمان هم خیلی کم است و نکته ی آخر هم گفتند که دو ملیارد مسلمان اعتقاد ندارند حالا ما ثابت می کنیم که چه کسی اعتقاد ندارد و بعد بحث طول عمر امام زمان و عدم رویت ایشان را مطرح می کنیم.

استاد زند قزوینی: عرض کنم محضر شما که عمده اشکال ایشان این است که چطور می شود 1250 سال به تعبیر ایشان عقلا امکان ندارد که مخلوقی این مدت زمان را زنده باشد و در دسترس نباشد و دو ملیارد انسان هم عقیده به حضرت مهدی که اینطور دارد شیعه می گوید اعتقادی به او ندارند. أما اینکه دو ملیارد مسلمان را مطرح می کنند، من نمی دانم این آمار را از کجا آورده اند؟ اگر هم می خواهند بگویند چون دو ملیارد مسلمان عقیده به ایشان ندارد دلالت بر این می کند که حضرت مهدی وجود ندارد، در جواب می گوییم جالب است بدانیم که حدود 5 میلیارد انسان همین اکنون اعتقاد به رسالت خاتم الأنبیاء ندارند، پس باید رسالت ایشان را درست ندانیم؟ واقعا چه می گویند این ها؟ یعنی اگر ملاک تعداد افراد باشد که باید بگوییم رسالت پیامبر زیر سوال است.

مسئله ی دیگر اینکه چه کسی گفته دو میلیارد (البته ما این رقم را قبول نداریم) مسلمان حضرت مهدی را قبول ندارند؟ پس این همه روایات و آیاتی که در منابع اهل سنت درمورد وجود حضرت مهدی خوانیدم قابل انکار است؟ جلسه ی هفته گذشته بنده متجاوز از 15 نفر از علمای اهل سنت را اسم آوردم که ادعا می کنند حضرت مهدی به دنیا آمده است. پس ایشان چه می گوید؟ بن باز هم که گفت منکر مهدی کافر است. یعنی این گوینده ی وهابی را کافر خطاب کرده است. بن باز که مفتی اعظم عربستان است و جناب البانی نیز چنین گفتند.

حال سراغ اصل مطلب می رویم. ایشان می گوید چطور می شود 1250 سال انسان زنده باشد؟ می گوید عقلا محال است. ایشان اصلا نمی داند عقل چیست. زیرا ما چیزی را عقلا محال می دانیم که سر از تناقض در آورد. مثلا اگر کسی بگوید عدد سه زوج است یا عدد دو فرد است، تناقض است و نمی شود. زیرا عدد فرد تعریفش روشن است و سه چون این عدد فرد است نمی تواند زوج باشد. یا مثلا اجتماع نقیضین، یک نفر بگوید الان هم شب است و هم روز است در همین نقطه، این چنین چیزی نمی شود و محال است. ما چیزی که محال عقلی در علم منطق داریم فقط اجتماع نقیضین یا ضدین است. أما اینکه یک نفری حالا هزار سال عمر کند یا صد سال عمر کند یا کمتر یا بیشتر، هیچ اجتماع نقیضینی ندارد. بنابراین اینکه می گوید امکان عقلی ندارد اصلا تعریف امکان عقلی را نمی داند چیست.

مجری: یا اصلا عقل نمی داند چیست.

استاد زند قزوینی: اصلا متوجه این معانی نیست و امیدوارم بینندگان از همین جا مایه و ملات علمی این گوینده وهابی را بشناسند. اگر گفته بود خلاف متعارف است یک حرفی بود ولی اصلا مسئله ی طول  عمر که مسئله ی عقلی نیست که بحث از امکان و وقوع و محال بودن آن به میان بیاید. مسئله دیگری که وجود دارد در پاسخ از این قضیه می گوییم علاوه بر اینکه امکان عقلی دارد و خلاف عقل و وجدان نیست، (زیرا اجتماع نقیضین پیش نمی آید)، دومین مسئله امکان علمی آن است. امروزه دانشمندان و پزشکانی که واقعا هم ما از این فرصت استفاده می کنیم و در این ایام کرونا از زحمات همه ی کسانی که در دنیا برای بشر زحمت می کشند در راستای بهداشت و سلامت از آن ها تشکر می کنیم، بزرگان این فن و علم امروز دارند صحبت از امکان طول  عمر بی نهایت می کنند. یعنی چه؟ یعنی آمده اند بررسی کرده اند و می گویند مرگ چگونه حاصل می شود؟ می گویند دو علت دارد: یک علت آن مرگ سلول های بعضی از اعضای بدن است؛ مانند مرگ سلول های ریه یا قلب که از کار می افتند و مرگ حاصل می شود، یا از بین رفتن حجم و قدرت ماهیچه ها، مثلا ماهیچه ی قلب دیگر توان تپش را نداشته باشد و این توان را از دست بدهد، این سبب ایجاد مرگ طبیعی یک نفر می شود و مرگ حادثه ای مد نظر نیست. در مرگ طبیعی می گویند یا به وسیله ی از بین رفتن سلول ها و یا از ضعف ماهیچه ها یک نفر از دنیا می رود که اصطلاحا می گویند پیری یا ناتوانی ماهیچه ها. خود این آقایان اطباء آمده اند بررسی کرده اند من یک نمونه را خدمت شما عرض می کنم، ماهنامه ی دانشمند شماره 432 صفحه 21، ایشان می گوید که ما حتی آمده ایم بررسی کردیم و دیدیم تحلیل ماهیچه ها بر اثر پیری قابل جبران است. یعنی ما الان می توانیم و دنبالش هستیم که کاری کنیم که بشر به طول عمر لایتناهی دست پیدا کند. یعنی بحث از امکان علمی آن است. مثلا امروز در لابراتوار ها و آزمایشگاه های دنیا روی این مسئله کار می کنند، اگر این مسئله امکان عقلی نداشت معنا نداشت که این اقایان بگویند که ما آمده ایم بررسی می کنیم که دست پیدا کنیم به طول عمر طولانی.

مسئله ی دیگر این است که امکان عملی نیز دارد. ما وقتی مراجعه می کنیم می بینیم که امروز که اطباء و پزشکان می گویند که ما می توانیم به طول عمر بی نهایت دست پیدا کنیم، پس این علم جلوی این قضیه را نبسته، یک روزی بشر این ها را انکار می کرد أما امروز علم این ها را ثابت کرده است. شما اگر علم امام زمان را پیشتر و بیشتر از علم طب رسمی دنیا بدانید در مبنای اعتقادی تان، هیچ مانعی ندارد که امام زمان علم به شرایط درست زندگی داشته باشند و این طول عمر را در خودشان حفظ کنند. مسئله ی دیگر از منظر علوم تجربی است که این مسئله را مد نظر خودشان قرار داده اند و به خاطر ضیق وقت از این ها می گذرم.

مسئله ی دیگر که جالب است ایشان گفت که ما در انبیاء نیز نداریم چنین طول عمری، ما نمی دانیم اصلا قرآن خوانده یا نخوانده است؟ واقعا این آقایی که می گوید قرآن برای ما بس است، این آیات را نخوانده است؟ حضرت نوح چند سال رسالتشان بود؟

مجری: 950 سال فقط رسالت ایشان.

استاد زند قزوینی: بله که در روایات داریم حضرت نوح دو هزار سال عمر کرد که سوره مبارکه عنکبوت آیه چهارده می فرماید فلبث فیهم ألف سنۀ الا خمسین عاما، یعنی 950 سال رسالت کرده است. یا در مورد حضرت یونس در سوره مبارکه صافات آیه ی 142 تا 144 می خوانیم:

﴿ لَلَبِثَ في‏ بَطْنِهِ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُون ‏[7]

خداوند می فرماید اگر او اهل تسبیح نبود ما او را در شکم ماهی تا روز قیامت زنده نگه می داشتیم صحبت از مرگ نیز نکرده است. جارالله زمخشری که او را امام المفسرین می دانند، در تفسیر کشاف ج 4 ص 162 ذیل این آیه می گوید این مکث جناب یونس در شکم ماهی ظاهر آیه از زنده بودن آن است. می گوید لَلَبِثَ في‏ بَطْنِهِ

الظاهر لفظه فیه حیا الی یوم البعث، از این ایه می توان فهمید که خداوند متعال یونس را تا روز قیامت زنده نگه می داشت. و بعد ایشان استنباط می کند و می گوید از این ایه می فهمیم که می شود یک نفر تا روز قیامت زنده بماند. مسئله ی بعدی اینکه مگر این آقا در قرآن نخوانده که حضرت عیسی تا روز قیامت زنده است؟ ایشان هم اکنون زنده است. چند سال طول عمر ایشان است؟ دو هزار و خورده ای می گذرد. قرآن می فرماید:

﴿وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي‏ شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقينا[8]

می فرماید حضرت عیسی زنده است. همه می دانیم. ایشان می گوید که انبیاء نمی توانند زنده باشند.

مجری: استاد وقتمان کم است بحث رویت را نیز بفرمایید.

استاد زند قزوینی: جریان زنده بودن حضرت جریانی است که ریشه در قرآن دارد و ما در تاریخ افرادی را داریم و در تورات و انجیل نیز آمده است و فاکتور می گیریم. می بینیم که افرادی بوده اند و کتاب هایی نوشته اند با عنوان معمرون، یعنی کسانی که دو هزار سال عمر کرده اند و وقت نیست آدرس بدهیم. أما اینکه ایشان می گوید چطور می شود دیده نشود، سوال می کنیم مگر حضرت عیسی دیده می شود؟ حضرت خضر مگر زنده نیست؟ مگر ما درباره ی حضرت خضر اعتقاد نداریم که زنده است از آب حیات طبق روایات نوشیده و تا روز قیامت زنده است؟ خب حضرت خضر دیده نمی شود ولی زنده است، حضرت عیسی دیده نمی شود ولی زنده است. دیده نشدن دلیل بر عدم وجود نیست. هر کسی بخواهد بگوید که من شخصیتی را نمی بینم پس وجود ندارد، این دارد در واقع یک اشکال کودکانه می کند. خیلی ها را ما نمی بینیم ولی زنده هستند.

مجری: بسیار عالی. خیلی ممنونم. این بحث بحث مفصلی است و ما وقتمان نیز گذشته است. این ها شبهات جدیدی نیست و قبلا ها نیز گفته شده است. در همین شبکه جهانی ولایت ما بحث پرسمان مهدوی داریم که در آنجا مفصل در مورد بحث حیات و زندگی امام زمان علیه السلام و طول عمر مبارک ایشان صحبت شده است و این ها همه چیز هایی است که پاسخ آن داده شده است. از شما ممنون هستم جناب استاد زند قزوینی و از تک تک شما بینندگان عزیز به ویژه کسانی که زنگ زدند و پیام دادند.

از همین جا به شبکه های وهابی عرض می کنم که ما آماده هستیم هر زمانی به هر شکلی به صورت زنده تولیدی و هر گونه که شما بخواهید با هم گفتگو و مناظره کنیم و بیننده ها قضاوت کنند. الان حتما حرف های ما را می شنوند ولی می دانیم که جرأت این کار را ندارند همانطور که در گذشته نیز نداشتند.

اللهم عجل لولیک الفرج یا علی مدد خدانگه دار.



[2] سوره قدر، آيه 4.

[3] سوره انبیاء، آيه 105.

[4] سوره نور، آيه 55.

[5] سوره حج ، آيه 7.

[7] سوره صافات، آيه 144.

[8] سوره نساء، آيه 157.



نظرات
ارسال نظر
کد امنیتی رفرش
img