يکي از ياران امام صادق (عليه السلام)مي گويد: همراه امام صادق (عليه السلام) مشغول طواف کعبه بود. گرما گرم طواف، يکي از شيعيان نزد من آمد و با اشاره از من خواست تا همراه او بروم، ولي من مايل به شکستن طواف و ترک امام نبودم تا آنکه بار دوم که آمد، امام صادق (عليه السلام) متوجه او شد. امام فرمود: آيا آن مرد تو را مي خواند؟ عرض کردم: آري يکي از دوستان و شيعيان است. فرمود: همراه او برو. گفتم: آيا طوافم را بشکنم؟ فرمود: آري. گفتم: اگر چه طواف واجب باشد؟ باز فرمود: بشکن و برو. مي گويد: من طواف خود را شکستم و تا نياز او را برطرف نساختم، بازنگشتم».
منبع: اصول کافی جلد 2 ص 171.
شیخ علی زند قزوینی